به دیدنم بیا

مث دیونه ها بشین پیامایی که بهم میدادین بخون مث دیونه ها بشین به حرفایی که میزدین فک کن مث دیونه ها بشین به عصبانیش فک کن دل تنگ میشی خیلی دلتنگ انقد که از شدن دلتنگی بغض خفت میکنه متکاتو تو بغلت فشار میدی از شدت گریه حتی حاضری زمینو گاز بزنی که صدات از این چار چوب لعنتی نره بیرون از همه چی بیزار میشی از خودت دلت قلبت از خودت که چرا عاشق شدی از دلت که چرا خودشو باخت از قلبت که چراااا  این لعنتی رو بیرونش نمیکنه چشام به قلبم شکایت میکنه هیسسسسسسسسسسسسسس جای هیچ شکایتی نیس حتی اگه شکایتم بکنید من هنوز عاشقشم من هنوز دوسش دارم من هنوز دیونشمممممممممم هااااااااان تموم شده؟؟؟؟؟؟؟چی؟؟؟؟عشقمون ؟؟؟ اصلا عشقی این وسط نبوده خره چرا خودتو گول میزنی اون که گفت هیچیش نیستی پس چرا هنوزم دوسش داری چرا هنوزم دیونشی چرا هنوزم به یادشییییی چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.....لعنتی من دوستت داشتم من دلمو گذاشته بودم وسط .........من باختمممممم بدم باختمممممم بددددددددددد باختممممممممم .......... به دیدنم بیا...

دیدم کوچه ی تنگیست که چراغش چشم استچشم ما گوش بود و عقل ما حرف سرکوچه و بازار---------------دیگر بوی بهار هم سرحالم نمی کندچیزی شبیه گریه زلالم نمی کندآه ای خدا مرا به کبوتر شدن چکار ؟وقتی که سنگ هم رحمی به بالم نمی کند----------------درسکوت دادگاه سرنوشتعشق برما حکم سنگینی نوشتگفته شد دل داده ها از هم جداوای بر این حکم و این قانون زشت---------------رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکنبه اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکنبزار بهت گفته باشم که ماجرای ما و عشقتقصیر چشمای تو بود ‌‌‌، وگرنه ما کجا و عشق ؟سرم تو لاک خودم و دلم یه جو هوس نداشتبس که یه عمر آزگار کاری به کار کس نداشتتا اینکه پیدا شدی و گفتی ازاین چشمای خیستو دفتر ترانه هات یه قطره بارون بنویسعشقمو دست کم نگیر درسته مجنون نمیشموقتی که گریه می کنی حریف بارون نمیشمرو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکنبه اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکنهنوز یه قطره اشکتو به صد تا دریا نمی دمیه لحظه با تو بودنو به عمر دنیا نمی دمهمین روزا بخاطرت به سیم آخر می زنمقصه عاشقیمونو تو شهرمون جار می زنم به دیدنم بیا...